
این مقاله به بررسی درد عضو مجازی و پاتوفیزیولوژی آن می پردازد. درد در افراد قطع عضو، عوامل محیطی و مرکزی موثر، و روش های درمانی مختلف شامل کاهش تنش عضلانی و تغییرات جریانی خون، نقش مهمی در این پدیده دارند.
درد عضو مجازی
در ۸۰ درصد بیماران دچار قطع عضو، درد در محل عضو قطع شده احساس خواهد شد. این درد پس از قطع عضوی که به طور مزمن دردناک بوده است بیشتر دیده می شود و معمولاً مشابه همان دردی است که قبل از قطع عضو وجود داشته است. این درد تدریجاً در کودکان دیده می شود. همچنین تا به حال تجربه چنین دردی در افرادی که به طور مادرزادی دچار فقدان یا نقص عضو هستند، دیده نشده است. با وجودی که Jensen و همکارانش کاهش در شیوع درد عضو مجازی در طی ۲ سال را نشان داده اند (از ۷۲% به ۵۹%)، سایر نویسندگان به چنین یافته ای دست نیافته اند.
درد عضو مجازی می تواند تا ۸۰ درصد افراد دچار قطع اندام را مبتلا نماید. فاکتورهای محیطی و مرکزی مختلفی در تعیین شدن آن موثرند.
پاتوفیزیولوژی
هر دو نوع فاکتورهای محیطی و مرکزی در درد عضو مجازی نقش تعیین کننده دارند. فاکتورهای روان شناختی به نظر باعث به وجود آمدن این مشکل نمی شوند اما در شدت و نیز سیر آن موثرند.
فاکتورهای محیطی:
احساس مجازی کرامپی و یا فشارنده در واقع در اثر تنش عضلانی در باقیمانده اندام به وجود می آید. تغییرات تنش عضلانی در باقیمانده اندام نسبت به حس کرامپی و یا فشارنده درد مجازی در حدود چند ثانیه ای تقدم دارند. روش ها و درمان هایی که تنش عضلانی مربوطه را از بین می برند باعث کاهش درد کرامپی مجازی می شوند.
بسیاری از افراد دچار قطع عضو اظهار می کنند که درد مجازی کرامپی ای را که احساس می کنند با فعالیت ها و ورزش هایی که باعث کاهش انقباض عضلانی می شود تخفیف و با حرکات و ورزش هایی که به طور کلی تنش عضله را افزایش می دهند تشدید می یابد. تمرین های متناسبی که تنش عضله در باقیمانده اندام را تغییر می دهند روی شدت درد مجازی تاثیر می گذارند.
کاهش جریان خون سطحی در یک اندام در بسیاری از شرایط دردناک مشاهده می شود. مطالعات نشان می دهند که در اندام های قطع شده
1- انتهاهای عصبی در انتهای عضو قطع شده به تحریک حساس باقی می مانند.
2- خنک کردن این انتهاهای عصبی باعث افزایش سرعت فعالیت آنها می شود.
3- کاهش خون رسانی به اندام باعث افت درجه حرارت آن می شود.
در قطع عضو، باقیمانده اندام در انتهای دستیتال نسبت به نقاط قرینه در اندام مقابل سردتر هستند. این مناطق سرد نسبت به تلاش جهت افزایش جریان خون پوستی نسبتاً بدون پاسخ بوده و در مقایسه با اندام سالم به سرما حساس تر هستند. Kristen و همکارانش کشف کردند که افراد دچار قطع عضوی که احساس درد مجازی داشته اند الگوهای درجه حرارت اندام نسبت به افرادی که چنین دردی را حس نمی کرده اند بسیار متفاوت بوده است. در رابطه با انواع لرزشی، ضربانی و سوزن شدن های درد مجازی، و نه برای انواع دیگر، ارتباط نزدیک و معکوسی بین شدت درد اندام مجازی و درجه حرارت در باقیمانده اندام نشان داده است.
برای توصیف کنندگان قدیمی درد اندام مجازی، نه تنها ارتباط روز به روزی بین جریان خون در انتهای عضو قطع شده و شدت درد وجود دارد، بلکه تغییرات فوری و دقیقه به دقیقه شدت درد در اثر تغییر جریان خون نیز دیده می شود. ترموگرافی نشان داده است که کاهش جریان خون همراه با درد مجازی سوزشی توسط افزایش کلی فعالیت سمپاتیک به وجود نمی آید چون سری و کاهش پریوژن فقط محدود به باقیمانده دردناک اندام می باشد در حالی که اندام سالم درجه حرارت خود را حفظ می نماید.
شواهد بیشتر جهت تایید علل عروقی برای نوع درد سوزشی مجازی با تاثیر زودگذر روش های تهاجمی ای مثل بلوک سمپاتیک یا استفاده از سمپاتیک ها که جریان خون به اندام را افزایش داده و شدت درد سوزشی مجازی و درد انتهای قطع شده را کاهش می دهند در حالی که روی سایر فاکتورهای مربوطه تاثیری ندارند، نشان داده می شود.
تقریباً تمام روش های جراحی که راه های مخاعی یا اعصاب مرتبط کننده اندام قطع شده با نخاع را قطع می کنند برای درد مجازی بی تاثیرند. بتا بلوکرها مثل پروپرانولول که عروق خونی محیطی را گشاد می کنند حداقل در کوتاه مدت باعث بهبود درد مجازی می شوند. ارتباط بین تنش عضلانی و درد مجازی سوزشی اندام به نظر به مقدار بسیار زیادی با کاهش جریان خون سطحی در اثر افزایش عضله مربوط است.
یکی دیگر از مکانیزم های مهم محیطی تخلیه های نابجای لوزومای انتهای قطع شده عضو است. این فعالیت می تواند در اثر تحریک مانند فشار و یا سرما به انتهای قطع شده عضو و یا به طور خودبخود به وقوع بپیوندد. فعال شدن سیستماتیک در اثر تحریکات هیجانی ممکن است منجر به افزایش سطح اپی نفوئین در جریان خون شود که می تواند باعث افزایش فعالیت و یا تحریک فعالیت یک نورون باشد.
این که در انتهای قطع شده عضو نوروما تشکیل شده و باعث درد مجازی شود بستگی دارد به نوع آموتاسیون، تحریک استامپ و نیز استعداد ژنتیکی فرد به درد نوروپاتیک. منطقه دیگری که می تواند منشاء تخلیه های نابجا باشد گانگلیون ریشه پشتی (DRG) است. دیس شارژ نابجا در آن می تواند باعث تشدید پاسخ مرکزی به ایمپالس های آوران عصبی از استامپ شده و یا منجر به دپولاریزاسیون لرزون های اطراف شود.
فاکتورهای مرکزی:
شناخت جدید در مورد درد اندام مجازی از مطالعات روی آرایش مجدد کورتکس سوماتوسنوری اولیه پس از قطع عضو و آوران زدایی در حیوانات بالغ به دست آمده است. به عنوان مثال، قطع یک انگشت در یک میمون بالغ باعث می شود که مناطق اطراف به منطقه ای از کورتکس که نمایشگر انگشت آوران زدا شده است حمله ور شوند.
با وجودی که این آرایش مجدد فقط در حد چند میلی متر گسترش دارد، ضبط فعالیت کورتکس سوماتوسنوری میمون ها که ۱۲ سال قبل ریزوتومی شده بودند نشان داد که آرایش مجدد در محوطه ای در حدود چند سانتی متر گسترش داشته است. در این مورد، آرایش مجدد در واقع به صورت گسترش کورتکس مربوط به دهان و چانه به منطقه آوران زده شده مزبور بوده است.