این پاورپوینت به تحلیل فرآیند انگیزش و انواع نیازهای انسان پرداخته و تأثیر آن ها بر رفتار و عملکرد فرد را بررسی می کند.
مقدمه
انگیزش به فرآیند تحریک رفتار برای رسیدن به هدف ها اشاره دارد و از واژه لاتین Mover به معنی حرکت گرفته شده است. این فرآیند، نتیجه احساس کمبود یا نیاز در سطح روان شناختی یا فیزیولوژیکی است که فرد را به فعالیت وا می دارد. انگیزش مستمر و پیچیده است و می تواند فراز و نشیب های زیادی داشته باشد. در واقع، انگیزش یک نیروی محرک است که رفتار فرد را به سمت تحقق اهداف هدایت می کند و به آن انرژی می بخشد.
فرآیند انگیزش در بر دارنده تعامل میان نیاز، سائق و هدف ها است. نیاز، به معنای یک حالت محرومیت و کمبود درونی است که زمانی به وجود می آید که عدم تعادل فیزیولوژیکی یا روانی رخ دهد. سائق، نیرویی است که از درون فرد به علت یک نیاز زیستی ایجاد می شود و انرژی لازم برای حرکت را تأمین می کند. در نهایت، هدف ها یا مشوق ها در پایان این چرخه قرار دارند و به کاهش نیاز و سائق کمک می کنند.
یکی از نکات اساسی در انگیزش این است که انگیزه به رفتار جهت می دهد. یعنی رفتار انسان هیچ گاه تصادفی نیست، بلکه همیشه هدف مند است. همچنین، انگیزه موجب استمرار و تداوم رفتار می شود و به رفتار نیرویی می دهد که موجب حرکت مداوم در جهت رسیدن به هدف ها می شود. این فرآیند انگیزش، نه تنها یک واکنش آنی، بلکه یک فرایند مداوم و پیچیده است که می تواند در طول زمان تغییرات زیادی را تجربه کند.
انواع نیازها در رفتار انسان بسیار متنوع و پیچیده هستند. نیازهای اولیه که به تأمین نیازهای فیزیولوژیکی و روان شناختی فرد پرداخته می شوند، اولین نیازهایی هستند که به طور طبیعی در انسان ها وجود دارند. اما در دنیای مدرن، نیازهای ثانویه مانند نیاز به رشد شخصی، تعاملات اجتماعی و تحقق اهداف معنوی اهمیت بیشتری پیدا کرده اند. این نیازها در رفتار سازمانی و فردی تأثیر زیادی دارند و در بسیاری از جوامع، نیازهای اولیه به شکل گسترده ای برآورده شده اند.
در کنار نیازها، انگیزه های درونی و بیرونی نیز نقشی کلیدی در شکل دهی به رفتار دارند. انگیزه های درونی ناشی از حس رضایت و علاقه به انجام کاری هستند، در حالی که انگیزه های بیرونی از عوامل خارجی نظیر پاداش ها و تهدیدها ناشی می شوند. این دو نوع انگیزه می توانند به طور همزمان بر فرد تأثیر بگذارند و در بسیاری از موارد، ترکیبی از این دو باعث ایجاد رفتارهای پایدار می شود.
انتظارات فرد از میزان دستیابی به هدف نیز در انگیزش تأثیرگذار است. فرد بر اساس تجربیات گذشته خود، ادراکاتی از احتمال دستیابی به هدف ها دارد. این انتظار می تواند باعث افزایش یا کاهش انگیزه فرد برای انجام یک فعالیت شود. همچنین، امکان دستیابی به هدف نیز در تعیین شدت انگیزش مؤثر است. هر چه فرد فکر کند که هدف های مورد نظرش قابل دسترسی تر هستند، انگیزش بیشتری برای تحقق آن ها خواهد داشت.
تأثیر انگیزش بر عملکرد فرد به وضوح در تحقیقات ویلیام جیمز مشخص شده است. وی تأکید می کند که قدرت انگیزه در لحظه خاصی از زمان می تواند رفتار فرد را به شدت تغییر دهد. در صورتی که نیروی یک نیاز به اندازه ای زیاد شود که به انگیزه ای پرتوان تبدیل گردد، این انگیزه می تواند جهت گیری و رفتار فرد را کاملاً تغییر دهد.
