
این پاورپوینت به بررسی مفاهیم اساسی، اصول بنیادی و اندیشه های نظریه پردازان بزرگ در چارچوب تئوری مدیریت کلاسیک از آغاز تا نقدهای آن می پردازد.
مقدمه
تئوری مدیریت کلاسیک به عنوان یکی از نخستین چارچوب های اندیشه ای در حوزه سازمان و مدیریت، نقش مهمی در تبیین شیوه های تصمیم گیری و ساختاردهی به سازمان ها ایفا کرده است. این تئوری با تاکید بر اصول بنیادینی چون تقسیم کار، تخصص گرایی، هماهنگی و فرماندهی، ساختاری نظام یافته برای تحلیل و بهبود عملکرد سازمانی فراهم آورده است. در این دیدگاه، سازمان به مثابه یک ماشین دیده می شود که با بهینه سازی اجزاء آن می توان کارایی کلی آن را افزایش داد.
ریشه های تئوری مدیریت کلاسیک را می توان در اندیشه های نظریه پردازانی چون آدام اسمیت، چارلز بابیج و هنری تاون جست وجو کرد که با تحلیل های اولیه خود درباره تقسیم کار، تاثیر محیط کاری و نظم اداری، مسیر را برای شکل گیری مفاهیم کلاسیک هموار ساختند. آدام اسمیت با طرح نظریه تقسیم کار، مبنایی نظری برای افزایش بهره وری فراهم آورد و چارلز بابیج نیز با تاکید بر تأثیر فناوری و محیط در عملکرد سازمان، گامی به سوی رویکردی علمی برداشت.
با ورود به دوره کلاسیک، اندیشمندانی چون هنری فایول، ماکس وبر و فردریک تیلور با ارائه مدل های نظام مند، بر اساس تجربه و تحلیل علمی، اصول مشخصی برای مدیریت سازمان تدوین کردند. فایول با تاکید بر وظایف اصلی مدیران، وبر با معرفی تئوری بوروکراسی و تیلور با توسعه مدیریت علمی، پایه گذار سه شاخه اصلی تئوری کلاسیک شدند. این رویکردها، تلاش داشتند تا مدیریت را به عنوان دانشی قابل آموزش و انتقال، قاعده مند کنند.
فایول با دسته بندی وظایف مدیریتی در قالب برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت، هماهنگی و کنترل، چارچوبی عملیاتی برای عملکرد مدیران ارائه داد. در مقابل، وبر بوروکراسی را به عنوان نظامی عقلانی و قاعده مند معرفی کرد که مبتنی بر تخصص گرایی، سلسله مراتب مشخص و مقررات مکتوب است. تیلور نیز با تحلیل دقیق حرکات و زمان سنجی فعالیت ها، به دنبال افزایش کارایی در سطوح عملیاتی بود.
گیلبرت ها و گانت نیز با توسعه دیدگاه های تیلور، ابعاد انسانی تر و روان شناختی تری به مدیریت علمی افزودند. آنان بر اهمیت آموزش، رفاه کارکنان و رضایت شغلی تأکید کردند و نظریه های خود را به سمت درک بهتر تعاملات انسانی در محیط کار هدایت کردند. این تلاش ها سبب شد تئوری کلاسیک از یک چارچوب صرفاً مکانیکی، به مدلی پیچیده تر با درک بهتر از جنبه های انسانی تبدیل شود.
با ظهور مدل هایی چون POSDCORB توسط گیولیک و ارویک، تلاش شد تا مدیریت به عنوان فرآیندی نظام مند با مؤلفه های مشخص تعریف شود. این مدل نیز همچون سایر نظریات کلاسیک، بر ساختار، هماهنگی و تقسیم وظایف تأکید دارد و سعی دارد یک چارچوب واحد برای عملکرد مدیران در سازمان ها ارائه کند. با این حال، این دیدگاه ها نیز خالی از نقد نبوده اند.
منتقدان تئوری مدیریت کلاسیک، آن را بیش از حد مکانیکی، غیرانسان گرایانه و ناتوان از درک پیچیدگی های روابط انسانی در سازمان ها دانسته اند. محدود کردن انسان ها به نقش های از پیش تعریف شده، نادیده گرفتن انگیزش، فرهنگ سازمانی و ارتباطات غیررسمی از جمله ایرادات وارد بر این نظریه ها است. به همین دلیل، در ادامه مسیر تکامل مدیریت، رویکردهای نئوکلاسیک و علوم رفتاری شکل گرفتند.
با بررسی کلی مفاهیم، اصول، اندیشه ها و نقدهای وارده، می توان دریافت که تئوری مدیریت کلاسیک با وجود کاستی های خود، پایه گذار نگرش علمی به مدیریت بوده است. این تئوری توانست چارچوبی بنیادی برای تحلیل و سازمان دهی فراهم آورد که هنوز نیز در بسیاری از نظریات مدرن، ردپای آن به وضوح قابل مشاهده است. شناخت این تئوری، مقدمه ای برای درک تحولات بعدی در علم مدیریت به شمار می آید.
فهرست مطالب
مفاهیم
مراحل توسعه مدیریت
دیدگاه های قبل از کلاسیک
نظریه چارلز بابیج
نظریه ادام اسمیت
تئوری کلاسیک مدیریت
اصول بنیادی
تئوری بروکراسی وبر
تئوری اداری فایول
تفاوت نظریه فایول با بروکراسی وبر
امرسون و ۱۲ اصل کارایی
تئوری مدیریت علمی تیلور
گیلبرت ها و نظریه مدیریت علمی
هنری گانت و مدیریت علمی انسانی شده
تفاوت تئوری تیلور با دو تئوری قبل
گیولیک و ارویک و POSDCORB
انتقادهای کلی بر نظریه مدیریت کلاسیک
نتیجه گیری
منابع