
این پاورپوینت برگرفته از ترجمه محسن ثلاثی و مربوط به درس نظریه های جامعه شناسی 1 است و سه فصل نخست کتاب جورج ریتزر را بررسی می کند.
مقدمه
نظریه های جامعه شناسی در دوران معاصر، موضوعی است که در کتاب مشهور جورج ریتزر با نگاهی تحلیلی به ریشه ها، تحولات و روند شکل گیری مفاهیم جامعه شناختی پرداخته شده است. این کتاب که با ترجمه محسن ثلاثی در اختیار دانشجویان علوم اجتماعی قرار گرفته، از منابع معتبر و پرکاربرد در برنامه های درسی دانشگاه های ایران به شمار می رود. فصل های ابتدایی این اثر، به بررسی عوامل تاریخی و اجتماعی موثر در شکل گیری نظریه های جامعه شناختی پرداخته و نقش جریان های فکری، سیاسی و اقتصادی را در شکل گیری این علم بررسی می کند.
فصل اول کتاب به زمینه های تاریخی و اجتماعی که منجر به پیدایش جامعه شناسی شد می پردازد. در این بخش، تحولات اجتماعی و سیاسی قرن ۱۸ و ۱۹ از جمله انقلاب های سیاسی، انقلاب صنعتی، شکل گیری نظام سرمایه داری، و ظهور سوسیالیسم، به عنوان نیروهای محرک اصلی مورد توجه قرار گرفته اند. نقش تحول در نهاد دین، رشد علم و فرایند شهرنشینی نیز از دیگر عوامل مهمی هستند که بر بنیان های نظریه پردازی تاثیر گذاشته اند.
در فصل دوم، تمرکز بر ادامه این روندها و تاثیرات تاریخی در مراحل بعدی شکل گیری نظریه های جامعه شناختی است. مسیر فکری اندیشمندانی مانند مارکس، دورکیم، و وبر در تعامل با رخدادهای اجتماعی عصر خود بررسی شده و تلاش آن ها برای تبیین نظم اجتماعی در مواجهه با دگرگونی های نوین تحلیل می شود. در این فصل، تلاش می شود تا جریان های فکری با بستر تاریخی شان به طور دقیق پیوند داده شوند.
فصل سوم کتاب، به معرفی و تحلیل دیدگاه های ساخت گرایی کارکردی، نوکارکردگرایی و نظریه های کشمکش اختصاص یافته است. این فصل، دیدگاه های ساختارگرایان کلاسیکی مانند پارسونز و همچنین دیدگاه های منتقدانه تر مانند نظریه کشمکش را مورد بررسی قرار می دهد. تحلیل مقایسه ای میان این رویکردها، نشان می دهد که چگونه هر یک از آن ها کوشیده اند نظم و بی نظمی اجتماعی را از منظر خاص خود تحلیل کنند.
در بخش نظری، نویسنده تعریفی نظام مند از نظریه ارائه داده و آن را مجموعه ای از قضایای مرتبط می داند که برای تبیین زندگی اجتماعی، پیش بینی پدیده ها و ایجاد فرضیه های نوین به کار می روند. نظریه ها نه تنها محصول زمانه ی خود بلکه ابزارهایی برای سازمان دهی دانش و درک پیچیدگی های جامعه محسوب می شوند.
از منظر تاریخی، نظریه های جامعه شناختی بیشتر از میانه قرن نوزدهم به بعد شکل گرفته اند. اندیشه های بنیان گذارانی چون دورکیم، وبر و زیمل هنوز هم الهام بخش پژوهش های جامعه شناختی هستند. پیوستگی نظریه با بستر تاریخی و اجتماعی آن، ضرورت بررسی دقیق تر شرایط زمانه هر نظریه پرداز را نمایان می کند.
بررسی شکل گیری نظام سرمایه داری در پرتو انقلاب صنعتی، نشان دهنده ی دگرگونی های عمیق در ساختارهای اقتصادی و اجتماعی است. از مهاجرت های روستاییان به شهرها گرفته تا شکل گیری نظام بازار آزاد، همگی موجب بازاندیشی درباره نظم اجتماعی شدند. این شرایط بستر ظهور نظریه هایی شد که نه تنها وضع موجود را توصیف می کردند بلکه به نقد آن نیز می پرداختند.
جنبش های اجتماعی، از جمله خیزش های کارگری و چالش های فکری دهه های ۶۰ و ۷۰ میلادی نیز نقش مهمی در تحول نظریه های جامعه شناختی ایفا کردند. این جریان ها نه تنها نظم موجود را زیر سوال بردند بلکه دیدگاه های جدیدی درباره تضاد، قدرت و ساخت اجتماعی ارائه دادند که مبنای بسیاری از نظریه های معاصر قرار گرفتند.